وبلاگ :
paieeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeezzzzz
يادداشت :
دردي که در هيچ تابلويي نمي گنجد.
نظرات :
0
خصوصي ،
12
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
گوياي خاموش
الآن يه سر رفته بودم رب انار.. رب اناري که اين قدر هميشه صفحه ش باز بود که داداشم مي گفت مگه هُم پيجته؟
هوم، دلم تنگ شد :(
حالا رب انار يا آلبالو يا شاتوت يا هرچي، پرشين يا پارسي يا ميهن يا هرچي.. اينا رو ولش، مهم خودتي :) که کمرنگ شدي :((
اگه از من بپرسي، چندان هم به شلوغ بودن سرت ربطش نمي دم :( چون اصن يه مدل خاصي نيستي :((
باش..
پاسخ
ععع دستت درد نکنه چننننند روزه ميخوام يسري بهش بزنم ببينم چخبره هي نميشه :)) لطف داري :) نميدونم چرا انقد دوسداشتم رب صفحش صب تا شب برام باز باشه .. با اينکه تلخ ترين روزاي زندگيمم اونجا گذشتا ولي خيلي دوسش داشتم ;)) . نه هستم . خوبم . اين سه چهارروز خيلي دير ميومدم خونه همش يازده و خورده اي ميرسيدم ، ناي بيدار موندن نداشتم که بعد نت هم بيام ... شرمنده خو :)