• وبلاگ : paieeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeezzzzz
  • يادداشت : مگس پلو !
  • نظرات : 2 خصوصي ، 80 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    بذارين يکي يکي مرور کنيم
    اول اينکه بنده قبل از خدمت اومدم يه خميازه بکشم و يه مگس را وکيوم کردم داخل و تا اومدم به خودم بجنبم رفته بود توي مري و معده و منم بيخيال شدم و فقط به اين فکر ميکردم که اين مگسه دستاشو شسته بوده ايشالله
    بعد يه سري يه ساندويچ خريدم و داشتم ميخوردم که ديدم يه دونه کله و دست زنبور از وسط نصف شده و نصف ديگه ش توي گاز قبلي من بوده و ديگه بيخيال شدم و سوم اينکه يه سري داشتم کاهو ميخوردم و اومدم گاز بعدي را بگيرم ديدم از کمر به پايين يه ملخ نصف شده با رد دندون مبارک بنده موجود ميباشد که تا امروزم حالت تهوع دارم و در آخر هم سوسکها و غورباقه هايي که درون مخزن آبمون تو جکيگور يافت ميشدند باعث شد به اين فکر بيفتم که موجود درون و من حشره خواره
    بعد بريم سراغ رانندگي که بايد عرض کنم چقدر بهتر که ان مسئوليت را از آدم بگيرند
    و هم به اين سر زديم و هم به اون خيلي با سليقه ست نامبرده
    دي: