راستي اينم بگم، هرچي هم که روان تخليه ي ذهنيت بکنه به من ربطي نداره، بايد وقتي ديدمت همشو از اولش برام ريپلِي کنيااااا..

اره مي بيني !
خيلي دوسش دارم !
يني شخصيتش منو مولد !
اصن ادبش
نگاه هاي اميدوارش
عشقي ک توو قلبشه ! ( حالا اين عشقه ارو نميدونم از کجا ب زبونم جالي شد ! شوما بزار ب حساب حرف اون فالگيرع !!)
اصن خراب عشقش شدم تلان !
ايکن تي دي در حال تفکر ب عشخ !

سلام دخترم
عيدت مبارک !
من با اينکه توو نهانياتم ب اين باورم اينده اي ندارم اما دلم ميخاد الکي فک کنم کع اينده دارم !
اين جريان پسردايي رواني چيع ؟
ب منم بگين ديگه !
آيکن ي بچه ک چشمش ب بزرگترشه و ملتمسانه نيگاشون وکنه !
اينم حتي :

به نام خدا
سلام عيد قربان با تاخير بر شما مبارک
اما من بودم مي‌تونستم درش بيارما [عند اعتناد به نفس :دي]
مواظب کاکتوس باشيد. ميگن زبون چي بهش؟ :دي خواهر شوهر يا مادر شوهر؟ :دي

به نام خدا

سلامممممممممم

خببببببب، و اينک جزئيات نويسي :))

3)
"

_تو دلم گفتم خداکنه نتوني درش بياري"

منم که مي خوندم دقيقاً همين توي ذهنم اومد! :)))))))))

"يکم ايشون هم لاستيک رو سابيد ، بعد پياده شد گف: الان سوييچ ميارم ماشين و ببرم جلوتر (ماشين خودش که جلوي ماشين من بود)"

چقد اين آقا بووووووووووووووووووووووووق! بوده! خو چرا از همون اول نرفت سوئيچشو بياره؟!


4)
چقد من هي سؤال دارم! چقد هي دلم مي خواد ببينمت!! (-B
مي توني ميزان ترکيدگيم از شدت فضولي رو درک کني؟! خخخخخخخخ ((;qqqqqqq



5)
خب يني چي؟ اين جناب دکي غفار بالاخره چي گفت؟ کمک مي کنه؟ تأييد کرد؟ کدوم موضوع رو؟ قبول کرد باهاش کار کني؟؟ :)


6 و 7)
يکي از دلايلي که اون شب هنگ کردم ديگه نتونستم کامنت بذارم همينا بود..
مي دوني که اخلاقمو؟ اين که چه طور اين طور وقتا قاطي مي کنم و همش بغض و اينا.. :|

پوشش فاميل ما رو مسخره نکناااااااا

حسنک کجايييييييييي؟ :qqq
با تو نيستما، با حسن آقام! :)))

سپاسگزارم که ديگه پست هاي پوششي نميذاري :))

اه چرا تعريف کردي
ميخواستم من بگم :))))

از قديم گفتن يه عاقل ماشينو جوري پارک ميکنه که صدتا ديوونه هم نميتونن درش بيارن :پي

سلام
خوب اين دينامه يه سري ذغالي داره که اگه خراب بشه ديگه شارژ نميشه و باتري مي خوابه

خه اين چه وضشهههههه! تيتر مي زني بعد ماجراشو نمي نويسي! اون از پست "درويش" که آخرش نفهميديم چي شد، اينم از کاکتوس! :)))
ببين دخترم، داري تو پست زدن کم فروشي مي کنياااااا! :پييييييي

-------------------

آخه من از کجااااااااا مي دونستم تو فرداش مي خواي بري کتابخونه؟ اتفاقاً همش داشتم فکر مي کردم که خب لابد فردا که جمعه س مي خواد بگيره تا لنگ ظهر بخوابه!
نه بابا مزاحم چيه.. ضمن اين که به قول خودت دونخطه لب و لوچه و اين حرفا :پي، خب موضوع اينه که من خودمم اون روز از زور بي حس و حالي و اينا گرفتم تا لنگ ظهر خوابيدم و بهرحال جمع و جورام موند برا يکي دو ساعت آخر! :))

-------------------

هوم، خو آخه من دوست دارم عضو اون جا باشم هق.. کلاً حس خوشايندي به اون مکان دارم.. کاش عضويت سه ساله گرفته بودم :دي (داشت اصن؟)

سلام
آخ آخ من يه سري ماشينم خاموش شد، بعدش فهميدم مال دينامشه، دوتا خيابون را يه تنه هلش دادم ، روشن نشد تا اينکه منم با شلنگ برق روشناش کردم داداش
خعلي بده آقا

سلام
پست رو نخوندم خه نه که تعداد بيمارا افزايش يافته فرصت ندارم :دي
فقط اين بچه فاميلتون کوجاس؟ عکسشو نمي بينم :دي

خب حالا بيا پرتاب کاکتوس رو تعريف کن ديگههههههه!

اصن چرا نيستي؟؟
پيچش شل شده؟